خیارات (قسمت اول)

ساخت وبلاگ
 بسمه تعالی

مرتضی واحدی ­پور- وکیل پایه یک دادگستری

 خیارات  (قسمت اول)

 خیار، اسم مصدر باب اختیار است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از توانایی و اختیار طرف عقد بر فسخ و بر هم زدن عقد. در قانون مدنی ایران مبحث پنجم از فصل اول از باب سوم ذیل قسمت دوم از کتاب دوم (جلد اول) در قالب 62 ماده، از ماده 396 تا ماده 457 به بحث خیارات پرداخته شده است. خیارات یکی از مهمترین مباحث حقوق مدنی محسوب می گردد؛ به این دلیل که اِعمال خیار در عقد، منجر به گسیخته شدن و از بین رفتن آن می شود، درصورتی که مطابق اصل صحت یا اصاله الصحه، اصل بر درستی و بقای عقد است، مگر این که خلاف آن ثابت گردد. از این رو یکی از مواردی که می تواند اصل صحت را تحت تأثیر قرار دهد خیار است. خیار یا همان توانایی فسخ و از هم گسیختن عقد گاهی با ارادۀ طرفین حاصل می گردد و گاهی به تجویز قانون است. در صورت اول طرفین عقد این اختیار را به طرف یا طرفین عقد یا شخص ثالثی می دهند و در صورت دوم قانون این اختیار را اِعطا می کند. خیارات در قانون مدنی ده مورد است که ماده 396 آنها را بدین شرح برشمرده است: 1-خیار مجلس 2-خیار حیوان 3-خیار شرط 4-خیار تأخیر ثمن 5-خیار رؤیت و تخلف وصف 6-خیار غبن 7-خیار عیب 8-خیار تدلیس 9-خیار تبعض صفقه 10-خیار تخلف شرط. اما در فقه امامیه، تعداد خیارات بیش از اینها بیان شده و عده ای معتقدند که تعداد آنها به چهارده مورد می رسد، ولی تعدادی از آنها در قانون مدنی در یکدیگر تداخل نموده اند. از خیارات مذکور سه خیار، یعنی خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن مختص عقد بیع است اما، سایر خیارات علاوه بر عقد بیع در دیگر عقود نیز جاری و قابل اعمال است. در این شماره و شماره بعدی در دو بخش به اختصار به توضیح انواع خیارات و احکام مشترک خیارات خواهیم پرداخت.

بخش اول: انوع خیارات

1- خیار مجلس- این خیار مختص عقد بیع بوده و در سایر عقود جایی ندارد و آن زمانی است که پس از انشاء عقد مادامی که طرفین حضور دارند و هیچیک متفرق نشده باشند، هر کس که منصرف شود، بدون قید و شرط حق فسخ معامله را دارد. (مفاد ماده 397 قانون مدنی) اما اگر یکی از طرفینِ معامله، جلسه را ترک کند و سپس حضور یابد، حق فسخ معامله از هر دو طرف ساقط می شود.

2- خیار حیوان- به موجب ماده 398 قانون مدنی، اگر مال مورد معامله حیوان باشد خریدار تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد. همانگونه که این ماده صراحت دارد، این خیار مختص به خرید و فروش حیوانات است و سایر اموال را شامل نمی گردد. از طرفی حق فسخ، تنها برای خریدار است، آنهم سه روز از تاریخ معامله و فروشنده نمی تواند از خیار حیوان استفاده کند.

3- خیار شرط- درج این خیار در معاملات به نظر متعاملین بستگی دارد. بنابراین مطابق ماده 399 قانون مدنی، در عقد ممکن است شرط شود که در مدت معین هر یک از طرفین یا شخص ثالثی، اختیار فسخ عقد را داشته باشد. در خصوص این خیار ذکر چند نکته ضروری است. نخست اینکه؛ هر چند در صدر ماده به عقد بیع تصریح شده، اما این خیار تنها مختص به عقد بیع نبوده و در سایر عقود نیز می تواند لحاظ شود. دوم اینکه؛ خیار شرط در عقودی مانند: نکاح، وقف و ضمان راه ندارد؛ به دلیل اینکه با ذات این عقود در تناقض است. سوم اینکه؛ در این خیار حتماً باید مدت درج شود. در غیر این صورت، هم شرط و هم عقد باطل است. (ماده 401 قانون مدنی) متأسفانه در بیشتر مبایعه نامه های تنظیمی در بنگاها این ایراد اساسی وجود دارد و این عبارت دیده می شود «حق فسخ فلان مبلغ می باشد» در صورتی که مدت آن معلوم نیست. اما اگر ابتدای مدت مشخص نباشد ایرادی به شرط و عقد وارد نبوده و ابتدای آن تاریخ عقد محسوب می گردد. (ماده 400 قانون مدنی).

4- خیار تأخیر ثمن- این خیار مختص عقد بیع و تنها برای فروشنده است. در عقد بیع اگر مبیع عین معین مانند یک باب خانه باشد و برای پرداخت ثمن مدت تعین نشده باشد (معامله نقدی باشد)، اگر سه روز از تاریخ معامله بگذرد و در این مدت نه ثمن به فروشنده و نه مبیع به خریدار تحویل نگردیده باشد، فروشنده حق فسخ معامله را خواهد داشت. (ماده 402 قانون مدنی) اما اگر فروشنده به هر طریق، ثمن را از خریدار مطالبه کند خیار او ساقط می گردد (ماده 403 همان قانون) همچنین امتناع فروشنده از دریافت ثمن نیز خیار او را ساقط می کند. مطابق ماده 405 قانون مدنی اگر خریدار ثمن را حاضر کرد که بدهد اما فروشنده از اخذ آن امتناع نمود خیار فسخ نخواهد داشت.

5- خیار رؤیت و تخلف وصف- همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد خیار رؤیت و تخلف وصف در فقه امامیه جدا از هم مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما در قانون مدنی بلحاظ تشابه در ماهیت، بصورت یکجا آمده است. خیار رؤیت زمانی است که کسی مالی را سابقاً رؤیت نموده و آن را به اعتماد رؤیت سابق معامله می کند اما پس از معامله معلوم می گردد که همان اوصاف سابقه را ندارد. از این رو می تواند معامله را به استناد خیار رؤیت فسخ کند. (ماده 413 قانون مدنی) مثلاً شخصی خانه ای را دو سال قبل رؤیت کرده و به نظرش مناسب آمده اما امروز که معامله منعقد شد و خانه را تحویل گرفته می بیند که دیوارهای خانه ترک برداشته یا سقف آن آسیب دیده، در این صورت او می تواند معامله را فسخ کند. خیار تخلف وصف زمانی است که کسی مالی را ندیده و از روی وصف بخرد، حال اگر پس از دیدن مبیع، اوصافِ گفته شده در آن نباشد، خریدار حق دارد یا معامله را فسخ کند یا با همان کیفیت قبول نماید. (ماده 410 قانون مدنی) نکته مهم در خصوص خیار رؤیت و تخلف وصف این است که اعمال آن فوریت دارد. (ماده 415 قانون مدنی) ادامه دارد... . 

شما کاربر محترم می توانید در صورت نیاز به مشاوره اعم از حقوقی یا کیفری سوال خود را مطرح نموده و از همین وبلاگ جواب خود را دریافت نمایید. // یا در صورت لزوم یا تمایل می توانید مشاوره حضوری دریافت نمایید به آدرس: استان گیلان- شهرستان فومن- خیابان امام- خیابان شورا- ساختمان الماس- طبقه دوم. شماره تماس: 01334739252  با تشکر: یوسف پناه

 

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 11:0&nbsp توسط مرتضی واحدی پور  | 

اختلاس...
ما را در سایت اختلاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vahedi-attorney بازدید : 254 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 12:56